سفارش تبلیغ
صبا ویژن


هشـت اصـل برای یک زنـدگی عـالی


1. صبح ها که از خواب بیدار می شوید، دستگاه عیب سنج و ایرادگیر وجودتان را از کار بیندازید. قول می دهم؛ خورشید درخشان تر، پرنده ها خوش آوازتر، مردم مهربان تر و حتی کسب و کارتان پربرکت تر خواهد شد.

2. در معادلات زندگی هیچ گاه از علامت منفی استفاده نکنید، به خاطر داشته باشید که تفکر منفی از آن چنان قدرتی برخوردار است که می تواند با قرار گرفتن در پشت یک معادله بزرگ زندگی، همه علامت های مثبت آن را تغییر داده و مانند خود منفی بسازد.

3. هیچ گاه در گره زدن طناب پاره شده دوستی تعلل به خرج ندهید، گاهی اوقات غرور بیجا سبب می شود که حتی همسران خوب توجهی به گسستگی ریسمان بین خود ننمایند. مطمئن باشید گره زدن به خاطر کمتر نمودن طول طناب، نزدیکی را بیشتر می کند.

4. آنتن های ذهن تان را تنها به سوی ایستگاه هایی تنظیم کنید که شبانه روز امواج مثبت پخش می کند، کاری کنید که کارکنان ایستگاه های منفی از شدت بیکاری اخراج شوند.

5. دلتان را تبدیل به اقیانوسی آرام نمایید نه یک مرداب ناچیز. فکر نمی کنید حتی تصور اقیانوس هم احساسی از عظمت و پهناوری را در دل ایجاد کند؟ آنها که دل هایشان مرداب است با کوچک ترین حادثه ای به تلاطم می افتد، برعکس کسانی که شدیدترین گرداب ها و جریان های حوادث هم آرامش شان را بر هم نخواهد زد.

6. سعی کنید قلبی مقاوم داشته باشید، قلبی که مقابل گرم و سرد حوادث و ضربه های عاطفی همچون ظروف چینی با اندک ضربه ای خرد نشود.

7. تجربه های تلخ و شیرین زندگی را مانند یک درس فهمیدنی بدانید و نه حفظ کردنی، چرا که مطالب حفظ شده پس از مدت زمانی در ذهن پاک می شوند.

8. همواره مصمم باشید تا با استفاده از جلا دهنده هایی همچون دعا و نیایش روح و روانتان را پاکی و طراوت بخشید.


نوشته شده در  شنبه 91/5/28ساعت  6:12 عصر  توسط قلب شکسته 
  نظرات دیگران()

الله
خدا
The Name Of God

الرحیم
مهربان
The Mercifull

الرحمن
بخشاینده
The Beneficent

الملک
پادشاه
The King

القدوس
مقدس
The Holy

الجبار
توانگر
The Compeller

العزیز
باشکوه
The Mighty

المهیمن
نگهدارنده
The Protector

المؤمن
اطمینان دهنده
The Guardian Of Faith

السلام
پاک و سلامتی بخش عالم
The Source Of Peace

الغفار
همیشه بخشاینده
The Forgiver

المصور
نگارگر، صورتگر
The Fashioner

البارئ
درست
The Evolver

الخالق
آفریننده
The Creator

المتکبر
بسیار بزرگ
The Majestic

العلیم
داناترین
The All Knowning

الفتاح
گشاینده (پیروزکننده)
The Opner

الرزاق
همیشه روزی دهنده
The Provider

الوهاب
نیک بخشاینده
The Bestover

القهار
فروکاهنده
The Subduer

المعز
عزیزکننده
The Honourer

الرافع
(به سوی خود) بالا برنده
The Exalter

الخافض
پست کننده، خوار کننده
The Abaser

الباسط
گستراننده، فراخ کننده روزی
The Expender

القابض
می‌راننده، بیرون کشنده جان‌ها
The Constrictor

العدل
بینهایت عادل
The Just

الحکم
دادگر
The Judge

البصیر
بیناترین
The All Seeing

السمیع
شنواترین
The All Hearing

المذل
خوارکننده
The Dishonourer

الغفور
بسیار بخشاینده
The All-Forgiving

العظیم
بی‌انتها
The Great One

الحلیم
بسیار بردبار
The Forbearing One

الخبیر
آگاه‌ترین
The Aware

اللطیف
آن‌که بر بندگانش لطف دارد
The Subtle One

المغیث
نگاه دارنده، یاور
The Maintainer

الحفیظ
نگهدارنده
The Preserver

الکبیر
بزرگ‌ترین
The Most Great

العالی
بلند مرتبه
The Most High

الشکور
بسیار سپاسگزار (پاداش دهنده بزرگ است عمل کوچک را)
The Appreciative

المجیب
پاسخگو
The Responsive

الرقیب
نگهبان، بیننده و آماده
The Watchfull

الکریم
بسیار بخشنده
The Generous One

الجلیل
بسیار گرانقدر
The Sublime One

الحسیب
شمارنده
The Reckoner

الباعث
برانگیزنده مردگان
The Resurrector

المجید
بسیار لایق ستایش (در ذات و صفات خود عظیم و نسبت به بندگان بسیار با خیر و احسان است)
The Most Glorious One

الودود
دوست
The Loving

الحکیم
فرزانه، بسیار خردمند
The Wise

الواسع
گسترده، وسیع
The Far-Reaching

المتین
سخت (و نیز پاینده)
The Firm One

القوی
پرزور
The Most Strong

الوکیل
عهده دار همه امور بندگان و موجودات
The Trustee

الحق
راست، درست
The Truth

الشهید
بیننده
The Witness

المعید
بازگرداننده، دوباره زنده کننده
The Restorer

المبدئ
نخستین آفریننده
The Originator

المحصی
شمارنده
The Reckoner

الحمید
ستوده
The Praiseworthy

الواجد
یابنده
The Finder

القیوم
قائم به ذات (همه-آفریننده‌ای که کسی او را نیافرید)، پاینده
The Self-subsisting

الحی
زنده
The Alive

الممیت
می‌راننده، نابود کننده
The Creator Of Death

المحیی
زندگی بخش، هستی بخش
The Giver Of Life

القادر
توانا
The Able

الصمد
بی‌نیاز
The Eternal

الاحد
یگانه (خدایی جز او نیست)
The One

الواحد
یکتا سرپرستی که همه ولایتها از اوست
The Unique

الماجد
بزرگوار
The Noble

الأخر
واپسین، آخر فناکننده موجود
The Last

الاول
نخستین، اول پدیدارکننده وجود
The First

المؤخر
فراپس دارنده، پس گذارنده چیزها و نهنده آن‌ها بجای آن‌ها
The Delayer

المقدم
فراپیش کشنده
The Expediter

المقتدر
تعیین کننده (قضا و قدر)، فراتر
The Powerful

البر
نیکوترین
The Source Of All Goodness

المتعالی
خود ستوده
The Most Exalted

الولی
دوست، یار و نگهبان
The Governor

الباطن
پنهان، همه دربرگیرنده
The Hiddeen

الظاهر
آشکار(پدیدار، هویدا)، همیشه پیروز
The Manifest

مالک الملک
فرمانروای جهان
The Eternal Owner Of Sovereignty

الرؤوف
بسیار دلسوز و مهربان
The Compassionate

العفو
درگذرنده(آمرزنده)، ناپدیدکننده گناهان
The Pardoner

المنتقم
انتقام گیر
The Avenger

التواب
همیشه توبه پذیر
The Acceptor Of Repentance

المغنی
بی‌نیاز کننده، بسنده
The Enricher

الغنی
توانگر
The Self-Sufficient

الجامع
گردآورنده
The Gatherer

المقسط
عادل
The Equitable

ذو الجلال والاکرام
دارای شکوه و بخشش
The Lord Of Majesty and Bounty

الهادی
رهنما
The Guide

النور
روشنی
The Light

النافع
سودمند
The Beneficial

الضار
آزار دهنده (این صفت تنها در احادیث یافت می‌شود)
The Distresser

المانع
بازدارنده
The Preventer

الصبور
شکیبا
The Patient

الرشید
راهنما، آموزگار و دانای بی‌خطا
The Guide To The Right Path

الوارث
مالک نهایی تمام مخلوقات
The Supreme Inheritor

الباقی
ماندگار و واگردان نشدنی (تغییر ناپذیر)
The Everlasting

البدیع
سنجش ناپذیر، آفریننده
The Incomparable

 

 


نوشته شده در  پنج شنبه 91/5/26ساعت  12:32 عصر  توسط قلب شکسته 
  نظرات دیگران()


حـرف های یـواشکی با خـدا ...


گفتم: خسته‌ام.

گفتی: لاتقنطوا من رحمة الله
.:: از رحمت خدا نا امید نشید (زمر/53) ::.

گفتم: هیشکی نمی‌دونه تو دلم چی می‌گذره.

گفتی: ان الله یحول بین المرء و قلبه
.:: خدا حائل هست بین انسان و قلبش! (انفال/24) ::.


گفتم: غیر از تو کسی رو ندارم.

گفتی: نحن اقرب الیه من حبل الورید

.:: ما از رگ گردن به انسان نزدیک‌تریم (ق/16) ::.

گفتم: ولی انگار اصلا منو فراموش کردی!

گفتی: فاذکرونی اذکرکم

.:: منو یاد کنید تا یاد شما باشم (بقره/152) ::.

گفتم: تا کی باید صبر کرد؟

گفتی: و ما یدریک لعل الساعة تکون قریبا

.:: تو چه می‌دونی! شاید موعدش نزدیک باشه (احزاب/63) ::.

گفتم: تو بزرگی و نزدیکت برای منِ کوچیک خیلی دوره! تا اون موقع چیکار کنم؟

گفتی: واتبع ما یوحی الیک واصبر حتی یحکم الل

.:: کارایی که بهت گفتم انجام بده و صبر کن تا خدا خودش حکم کنه (یونس/109) ::.

گفتم: خیلی خونسردی! تو خدایی و صبور! من بنده‌ات هستم و ظرف صبرم کوچیک... یه اشاره‌ کنی تمومه!

گفتی: عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لکم

.:: شاید چیزی که تو دوست داری، به صلاحت نباشه (بقره/216) ::.

گفتم: انا عبدک الضعیف الذلیل... اصلا چطور دلت میاد؟

گفتی: ان الله بالناس لرئوف رحیم

.:: خدا نسبت به همه‌ی مردم - نسبت به همه - مهربونه (بقره/143) ::.

گفتم: دلم گرفته.

گفتی: بفضل الله و برحمته فبذلک فلیفرحوا

.:: (مردم به چی دلخوش کردن؟!) باید به فضل و رحمت خدا شاد باشن (یونس/58) ::.

گفتم: اصلا بی‌خیال! توکلت علی الله.

گفتی: ان الله یحب المتوکلین

.:: خدا اونایی رو که توکل می‌کنن دوست داره (آل عمران/159) ::.

گفتم: خیلی چاکریم!

ولی این بار، انگار گفتی: حواست رو خوب جمع کن! یادت باشه که:
و من الناس من یعبد الله علی حرف فان اصابه خیر اطمأن به و ان اصابته فتنة انقلب علی وجهه خسر الدنیا و الآخره

.:: بعضی از مردم خدا رو فقط به زبون عبادت می‌کنن. اگه خیری بهشون برسه، امن و آرامش پیدا می‌کنن و اگه بلایی سرشون بیاد تا امتحان شن، رو گردون میشن. خودشون تو دنیا و آخرت ضرر می‌کنن (حج/11) ::.

گفتم: چقدر احساس تنهایی می‌کنم.

گفتی: فانی قریب

.:: من که نزدیکم (بقره/186) ::.

گفتم: تو همیشه نزدیکی؛ من دورم... کاش می‌شد بهت نزدیک شم.

گفتی: و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال

.:: هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد کن (اعراف/205) ::.

گفتم: این هم توفیق می‌خواهد!

گفتی: ألا تحبون ان یغفرالله لکم

.:: دوست ندارید خدا ببخشدتون؟! (نور/22) ::.

گفتم: معلومه که دوست دارم منو ببخشی.

گفتی: و استغفروا ربکم ثم توبوا الیه

.:: پس از خدا بخواید ببخشدتون و بعد توبه کنید (هود/90) ::.

گفتم: با این همه گناه... آخه چیکار می‌تونم بکنم؟

گفتی: الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده

.:: مگه نمی‌دونید خداست که توبه رو از بنده‌هاش قبول می‌کنه؟! (توبه/104) ::.

گفتم: دیگه روی توبه ندارم.

گفتی: الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب

.:: (ولی) خدا عزیزه و دانا، او آمرزنده‌ی گناه هست و پذیرنده‌ی توبه (غافر/2-3) ::.

گفتم: با این همه گناه، برای کدوم گناهم توبه کنم؟

گفتی: ان الله یغفر الذنوب جمیعا

.:: خدا همه‌ی گناه‌ها رو می‌بخشه (زمر/53) ::.

گفتم: یعنی بازم بیام؟ بازم منو می‌بخشی؟

گفتی: و من یغفر الذنوب الا الله

.:: به جز خدا کیه که گناهان رو ببخشه؟ (آل عمران/135) ::.

گفتم: نمی‌دونم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میارم! آتیشم می‌زنه؛ ذوبم می‌کنه؛ عاشق می‌شم! ... توبه می‌کنم: یا غافر الذنب، اغفر ذنوبی جمیعا

گفتی: ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین

.:: خدا هم توبه‌کننده‌ها و هم اونایی که پاک هستند رو دوست داره (بقره/222) ::.

ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرک

گفتی: الیس الله بکاف عبده

.:: خدا برای بنده‌اش کافی نیست؟ (زمر/36) ::.

گفتم: در برابر این همه مهربونیت چیکار می‌تونم بکنم؟

گفتی: یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا و سبحوه بکرة و اصیلا هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمت الی النور و کان بالمؤمنین رحیما

.:: ای مؤمنین! خدا رو زیاد یاد کنید و صبح و شب تسبیحش کنید. او کسی هست که خودش و فرشته‌هاش بر شما درود و رحمت می‌فرستن تا شما رو از تاریکی‌ها به سوی روشنایی بیرون بیارن. خدا نسبت به مؤمنین مهربونه (احزاب/42-43) ::.


نوشته شده در  چهارشنبه 91/5/25ساعت  7:5 عصر  توسط قلب شکسته 
  نظرات دیگران()

<      1   2   3      

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
20 مورد از عجیـب ترین روشـهای درمانی دنیـا !
هشـت اصـل برای یک زنـدگی عـالی
اسم های خداونـد به زبـان فارسـی و انگلیـسی.....
حـرف های یـواشکی با خـدا ...
[عناوین آرشیوشده]